افسردگی و هر آنچه باید درباره آن بدانید!
بدون شک یکی از پرسشهای بشر از دیرباز تا به حال، معمایی به نام افسردگی است.
افسردگی (Depression) یکی از شایعترین اختلالات روانی انسان مدرن است، که سبک زندگی امروزی در تشدید آن نقش به سزایی دارد. در این اختلال فرد احساس پوچی، خستگی و ناراحتی شدیدی را تجربه میکند. احساس ناراحتی واکنش طبیعی انسان به مشکلات زندگی است، که کاملا طبیعی است. اما وقتی این ناراحتی مداوم و شدید باشد، مشکلساز میشود. درنتیجه فرد به افسردگی دچار شده و نسبت به وظایف و امور زندگی بیتفاوت و کم انرژی میشود.
افسردگی با احساساتی مانند زودرنج شدن، ناراحتی مداوم، احساس پوچی و … گره خورده است. این اختلال در نگرش و باور های فرد تاثیر گذاشته و زندگی را برای آن فرد تیره و تار می کند.
تاریخچه افسردگی: افسردگی از دیرباز تا کنون
برای درک بهتر افسردگی و راهحلهای آن بهتر است به تاریخچه آن اندک نگاهی داشته باشیم.
در قرون وسطی افسردگی نوعی بیماری روحی و نه روانی تلقی میشد مردم در آن زمان بر این باور بودند که افسردگی به نوعی به علل ماوراء طبیعه و شیطانی مربوط است و کسانی که اغلب از این اختلالات رنج میبردند، اغلب روان پریش، جادوگر و … خطاب میشدند.
اغلب این افراد هدف آزار و اذیت مذهبیون تندرو آن زمان قرار میگرفتند. در آن زمان درمان افراد افسرده بر عهده کشیشها قرار داشت و پزشکها در درمان افسردگی نقشی نداشتند.
درآن زمان به دلیل وجود جهل و خرافات برای مبارزه با اهریمنها، بیماران را کتک میزدند، و به آنها گرسنگی میدادند، تا شیاطین از بدن آنها خارج شوند.
اما با گذر زمان و گسترش علم، و کتب خطی، دانشمندان جدیدی ظهور پیدا کردند، که افسردگی را به علل طبیعی و واکنشهای بدن ربط دادند.
تاریخ پزشکی یونان (به خصوص بقراط) عمیقاً با پزشکی مدرن در هم آمیخته است. یکی از مشهورترین پزشکان تاریخ پزشکی یونان باستان بقراط است. بقراط در مورد طیف گسترده ای از بیماریها در کتابهای خود توضیح داده است. او در توصیف افسردگی اینگونه بیان میکند:”علت افسردگی بر هم خوردن تعادل بین مایعات بدن است. که در نتیجه، باعث افسردگی فرد میشود.”
افسردگی در دیدگاه فیلسوفان و پزشکان
دیدگاه افلاطون: افلاطون بر این باور بود که روح انسان از سه بخش تشکیل شده است عقل، اراده و شهوت که این سه باید تربیت شوند تا به تعادل برسند و در صورت عدم تعادل اینها فرد دچار افسردگی میشود.
دیدگاه ارسطو: ارسطو بر این باور بود که روح هر فرد از اراده و احساسات مختلفی تشکیل شده است. و با تربیت احساسات، فرد میتواند به فضیلت دست بیابد و هرگاه احساسات منفی به صورت مداوم بر فرد غلبه کنند او دچار افسردگی میشود.
دیدگاه ابن سینا: ابن سینا بر این باور است که افسردگی به سه دلیل رخ میدهد
1-اختلالات مزاجی: عدم تعادل مزاجی زمینه ساز انواع بیماری ها میشود.
2-علل روانی:غم ازدست دادن عزیزان یکی از نمونه هایی است که زمینه ساز افسردگی است.
3-علل جسمانی:بروز تغییرات فیزیکی و شیمیایی از جمله مریضشدن،
اگرچه تعریف ابن سینا تعریفی قدیمی است. و علم پزشکی طی گذشت زمان دچار تغییرات بسیار زیادی شده است. اما اصول و روش های درمانی ابن سینا هنوز برای درمان افسردگی کاربرد دارد.
رابطه افسردگی و ادیان
از دیرباز تا کنون دین به عنوان منبعی برای رسیدن به آرامش و امید شناخته شده است. اکثر ادیان برای رها شدن از افسردگی راه حلهایی را ارائه کردهاند.
دیدگاه مسیحیت در مورد افسردگی: آموزههای مسیحیت بر دعا کردن و توبه کردن برای رهایی از افسردگی تاکیدی ویژه دارد.
دیدگاه اسلام در مورد افسردگی: از نظر دین اسلام افسردگی در نتیجه مشکلات زندگی و تفکرات منفی و دوری از خدا بر انسان، غالب میشود.برای مقابله با افسردگی انسانهارا به نماز، دعا ، صبر و شکیبایی دعوت میکند.
دیدگاه بودا در مورد افسردگی: بوداییان بر این باورند که افسردگی نوعی ناآرامی ذهنی است که از دلبستگی زیاد به مسائل مادی نشات میگیرد. و برای رهایی از افسردگی مراقبه و رها کردن دلبستگیها را پیشنهاد میدهد.
دیدگاه دین زرتشت در مورد افسردگی: بر اساس دین زرتشت افسردگی از اهریمن نشات گرفته است. دین زرتشت برای مقابله با افسردگی پیروانش را به پندار نیک و نیایش اهورامزدا دعوت میکند.
افسردگی چیست؟
افسردگی یک اختلال روانی رایج در قرن 21ام است. که با احساساتی مانند زودرنج شدن، ناراحتی مداوم، از دست رفتن علاقه به فعالیتهای روزمره، تغییرات اشتها، احساس پوچی و بیارزشی، خستگی و بیانگیزگی همراه است.
و هنگامی که فرد افسرده میشود، از انرژی او کاسته شده و فرد دیگر مثل گذشته انگیزه، انرژی و شادی سابق را ندارد.
افسردگی در صورتی که درمان نشود، روز به روز بدتر میشود. و جنبههای بیشتری از زندگی بیمار، از جمله روابط اجتماعی با نزدیکان، فعالیت شغلی و… را مختل میکند، تا جایی که افراد برای فرار از افسردگی به خودکشی و اعتیاد به مواد مخدر روی میآورند، که نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه دایره مشکلات را گستردهتر میکند.
آیا افسردگی همان ناراحتی زیاد است؟
خیر، افسردگی و ناراحتی هر دو مفهوم گسترده و متفاوتاند؛ هرچند در برخی مواد ممکن است با هم اشتباه گرفته شوند؛ ناراحتی زیاد و گسترده یک احساس طبیعی است که همه انسانها آن را تجربه میکنند؛ مثلا از دست دادن عزیزان یا شکست خوردن در کاری مهم میتواند منجر به ناراحتی زیاد شود.
ناراحتی پس از مدتی فروکش میکند؛ اما افسردگی یک اختلال روانی است که علاوه بر ناراحتی شدید، بیانگیزگی، تغییر در خواب و اشتها، احساس بیارزشی و افکار خودکشی همراه است.
تفاوتها و شباهتهای افسردگی و ناراحتی شدید
علائم: میزان نشانههای افسردگی بسیار بیشتر و گستردهتر از علائم فرد ناراحت است. اما برخی علائم در هردو اختلال به صورت مشترک وجود دارد.
علت بروز: علتهای بروز افسردگی به مراتب طیف بیشتری از موضوعات را شامل میشود. اما گاهی اوقات ناراحتی شدید خود میتواند باعث بروز افسردگی شود.
میزان آسیب: افسردگی در طولانی مدت آسیبهای مالی و معنوی زیادی به بیمار وارد میکند؛ و در صورتی که درمان صورت نگیرد، اوضاع بیمار روز به روز بدتر میشود.
مدت: ناراحتی شدید معمولا با گذشت زمان کاهش میابد و حال فرد با گذشت زمان بهتر میشود؛ اما افسردگی چنین نیست. با گذشت زمان حال بیمار نه تنها بهتر نمیشود بلکه، روز به روز وخیمتر میشود.
چرا به افسردگی دچار میشویم؟
برای حل یک مشکل بهتر است آن را از تمامی جنبهها بررسی کنیم؛ تا به یک دید کامل و جامع برسیم؛ آنگاه راحتتر میتوانیم به راهحلهای جامعتر و پایدارتر دست یابیم .
قطعا دانستن اینکه چرا به افسردگی دچار میشویم، به ما کمک میکند؛ تا به حل معمای افسردگی نزدیکتر شویم.
1- سبک زندگی امروزی
سبک زندگی امروزی یکی از مهمترین دلایل افزایش افسردگی در قرن 21ام است. امروزه انسانها بیشتر در دنیای دیجیتال قدم برمیدارند، غذاهای نامناسب استفاده میکنند و شاید نسبت به گذشته از تابآوری کمتری برخوردار هستند.
2- مصرف برخی از دارو ها
مصرف داروهای مختلف میتواند بر سیستم هورمونی و عصبی جسم تاثیری بگذارد که خلقوخوی فرد را کسل و خشمگین کند. در صورتی که مصرف دارو ها ادامه دار باشد افسردگی در فرد پدیدار میشود.
3- فشار روانی
فشار روانی میتواند نتیجه استرس کاری و تحصیلی زیاد و شرایط استرسزا باشد. هنگامی که حجم و مدت زمان این شراط تنشزا به میزان قابل مشاهدهای افزایش یابد، میتواند منجر به افسردگی شود.
4- تغییرات شیمیایی در مغز
عدم تعادل در برخی از مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین، نوراپی نفرین، دوپامین و… میتواند به افسردگی منجر شود. مثلا اعتیاد به مواد مخدر ، با تغییر در سطح انتقال دهندههای عصبی (افزایش هنگام مصرف مواد و کاهش زیاد بعد از مصرف) درنهایت منجر به افسردگی میشود.
5- ژنتیک(سابقه خانوادگی)
افرادی که افسردگی، مصرف مواد مخدر، درونگرایی در خانواده آنها سابقه دارد، بیشتر در معرض افسردگی قرار میگیرند.
6- اختلالات هورمونی
تغییرات هورمونی در دوران نوجوانی، قاعدگی، یائسگی یا برخی از بیماریهای غدد درونریز میتواند به افسردگی منجر شود.
7- مصرف برخی از دارو ها
مصرف برخی از دارو ها میتواند با عوارض جانبی همراه باشد؛ که یکی از این عوارض میتوننننناند افسردگی باشد. مثلا مصرف کدئین، مورفین، شیمی درمانی و… نمونه هایی از داروهایی اند که میتواند فرد را به افسردگی دچار کنند.
8-استرس مزمن و طولانی مدت
استرس، در صورتی که طولانی مدت شود؛ منجر به افزایش سطح هورمون کورتیزول شده، که در نتیجه آن مغز دچار افسردگی میشود.
9- فشارهای اجتماعی
فشارهای ناشی از کار، تحصیل، جامعه، فرهنگ و … میتواند انتظاراتی را در فرد ایجاد کند که برای او قابل تحمل نباشد و در نتیجه این فشارها، افسرده شود.
10- تنهایی و انزوا از اجتماع
انسان موجودی اجتماعی است. گوشهگیر بودن، تنها بودن و نداشتن روابط اجتماعی یکی دیگر از عوامل مهم در افسرده شدن فرد است.
11- فقر،تبعیض و نابرابری اجتماعی
شرایط نامناسب اقتصادی، و نابرابری های طبقاتی،فقر همیشه موجب تنهایی، و کاهش عزت نفس شده، و نتیجه آن افسردگی است.
12- اعتیاد به مواد مخدر
اعتیاد این بلای خانمان سوز یکی از مهم ترین علل افسردگی و طرد شدن از اجتماع است.
13- بیماری های جسمی
برخی از بیماری های جسمی نظیر سرطان،بیماریهای قلبی و محدودیت های جسمانی افسردگی را به همراه دارد.
14-منفی بافی
منفی بافی زیاد یاس و ناامید بودن دائمی از زندگی خود، زمینه ساز افسردگی است.
نشانه های افسردگی در افراد مختلف
به طور کلی نشانه های افسردگی در گروه های سنی و جنسیتی مختلف شباهت و تفاوت هایی دارد که به بررسی آن میپردازیم.
نشانههای افسردگی در کودکان
1-تغییر غیر منتظره اخلاق کودک:عصبانیت و پرخاشگری مداوم یا بیحالی کودک
2-کاهش علاقه کودک به انجام فعالیت هایی که درگذشته به آنها علاقه داشته است؛ مثلا کودکی که به نقاشی کشیدن علاقه داشته ولی حال نسبت به آن بی تفاوت است.
3-تغییر اشتها،کاهش یا افزایش وزن یکی دیگر از نشانه های افسردگی در کودکان است.
4-مشکلات تمرکز،در انجام کارهای روزمره
5-خستگی بدون دلیل بعد از استراحت کافی
6-فشار بیش از حد والدین به کودک یکی دیگر از عوامل و نشانه هایی است که میتواند منجر به افسردگی کودک شود. کودکی زمان بازی و یادگیری است لطفا زیاد سخت گیر نباشید.
7-اجتماعی نبودن و نداشتن دوست و همبازی یکی از علل و نشانه های مهم افسردگی در کودکان است.
بیشتر بخوانید:علائم افسردگی در کودکان 3 تا 12 ساله [8 نشانه خطرناک!!]
نشانههای افسردگی در نوجوانان
1-تغییرات هورمونی و بلوغ یکی از مهمترین علل افسردگی و نشانه های آن در نوجوانان است.
2-گیجی و پریشان حالی در نوجوانان
3-بروز مشکل در فعالیت های روزمره نظیر تحصیل و یادگیری
4-خشم زیاد و بودن دلیل که ناشی از تغییرات هورمونی است.
5-گوشه گیری از اجتماع که در این سن کاملا عادی است.
6-فرار از خانواده از دیگر نشانه ها است
آیا افسردگی در نوجوانان طبیعی است؟
نوجوانی از دوره های پر از تغییر، تنش، تغییرات خلق و خو، و چالش های جدید هم برای والدین و هم برای نوجوانان است.
تغییرات خلق و خوی نوجوانان در این سن کاملا طبیعی و علت آن هورمون ها میباشند؛ مهم این است که والدین بتوانند با ملایمت و ملاحظه های لازم ، با فرزندان برخورد کنند.
گوشه گیری نوجوانان کاملا طبیعی است، اما باید در خاطر داشت که میزان آن زیاد نه باشد چراکه آسیب های اجتماعی را دربر دارد.
بیشتر بخوانید:افسردگی در نوجوانان دختر چه علائمی دارد؟
نشانههای افسردگی در مردان
1-افزایش رفتار های پرخطر، نظیر رانندگی تند، مصرف بیش از حد نوشیدنی های الکلی، قمار و …
2-کاهش میل جنسی و مشکلات نعوظ از علائم افسرده شدن است.
3-بی حسی عاطفی نسبت به همه عزیزان
4-احساس خستگی شدید حتی پس از استراحت کافی
5-دوری از اجتماع و دوستان خود
6-فرار از مشکلات زندگی بجای حل کردن آنها
7-پرخوری زیاد
8-بی تفاوتی نسبت به چیزهایی که زمانی برایش اهمیت داشته
بیشتر بخوانید:علائم افسردگی در مردان [ 10 نشانه بسیارمهم و خطرناک!! ]
نشانههای افسردگی در زنان
1-زودرنج شدن و ناراحت شدن با کوچکترین اتفاقات.
2-گریه های بدون دلیل
3-حرف زدن زیاد در مورد مرگ یا خودکشی
4-احساس غم زیاد و بدون دلیل، یا بدون دلیل منطقی
5-سرد شدن احساسی با همه عزیزان
بیشتر بخوانید:علائم افسردگی در زنان [ 10 نشانه بسیار مهم و خطرناک!! ]
نشانههای افسردگی در سالمندان
1-افزایش میزان خستگی نسبت به حالت معمول
2- نخندیدن و ناامیدی و خسته بودن از زندگی
3-کاهش شدید فعالیتهای اجتماعی
4-بروز مشکلات خواب و بیداری
5-تشدید مشکلات حافظه
بیشتر بخوانید: علائم افسردگی در سالمندان که باید جدی بگیرید [10نشانه خطرناک!]
چگونه با افسردگی در سالمندان مقابله کنیم؟
1-یکی از بهترین و تاثیر گذار ترین کار ها ، قرار دادن فعالیت های اجتماعی در سبک زندگی آنهاست مثلا، افزایش دید و بازدید، شرکت در ورزش های همگانی، همکلامی آنها با دیگران و…
2-تغذیه سالم زیر نظر متخصص
3-مسافرت، طبیعت گردی و …
4-انجام فعالیت های مورد علاقه آنها
آثار زیان بار افسردگی در زندگی ما انسان ها
افسردگی انرژی و امید را میگیردو آن را با خستگی و ناامیدی جایگزین میکند.آری! افسردگی اختلالی است که دنیای رنگی انسان ها را سیاه و سفید میکند.
در ادامه به بررسی آثار روانی، جسمانی، و اجتماعی افسردگی میپردازیم.
آثار منفی روانی، جسمانی و اجتماعی افسردگی
آثار روانی افسردگی در زندگی
نتایج زیان بار افسردگی برای ذهن و روح انسان مانند سمی است که اثرات بسیار مخربی دارد
لذت نبردن از فعالیتها و سرگرمیهای مورد علاقه
افسردگی باعث بروز اختلال در عملکرد انتقال دهنده های عصبی(سروتونین، دوپامین، نوراپینفرین) شده و اختلال در عملکرد این انتقال دهنده ها به مرور منجر گسترش احساسات منفی میشود؛تا حدی که دیگر فرد از فعالیت های مورد علاقه خود لذت نمیبرد.
احساس بیارزشی و پوچی
ناراحتی زیاد و افسردگی شدید در نهایت به عملکرد قشر پیشپیشانی آسیب وارد کرده و فعالیت آن که تصمیمگیری، برنامه ریزی و تفکر است را مختل میکند. در نتیجه به فرد احساس پوچی و بی اهمیتی دست میدهد.
کاهش قدرت تمرکز
حواس پرتی، غم زیاد، و استرس ناشی از افسردگی به مرور زمان منجر به کاهش قدرت تمرکز میشود.
کاهش قدرت تصمیمگیری و فکر کردن
التهاب مغزی و سایر عواملی که پیشتر به آنها اشاره کردیم، میتواند به سلول های نورون ها آسیب بزند و ارتباط آنها را کاهش دهد. که نتیجه آن ناتوانی در تصمیم گیری است.
لازم به ذکر است مصرف مشروبات الکلی نیز در تشدید این آسیب ها نقش اساسی دارد.
عذاب وجدان و احساس شرم و گناه
مطالعات نشان میدهد. افرادی که دچار افسردگی های شدید می شوند، احساس شرم و گناه در آن ها بیشتر نمایان میشود.
احساس شدید ناامیدی
با افزایش میزان ناامیدی افسردگی نیز افزایش میابد
نفرت از خود و کاهش عزت نفس
که دنیای رنگی انسان ها را سیاه و سفید میکند.در ادامه به بررسی آثار زیان بار افسردگی میپردازیم.
بار افسردگی میپردبار افسردگی میپرد
خشم بیش از اندازه
افسردگی با تاثیر منفی بر مغز منجر به فعالیت بیش از حد آمیگدالا(Amygdala )در مغز میشود. که این بخش وظیفه بررسی احساسات منفی نظیر ترس و خشم را برعهده دارد
آثار فیزیکی افسردگی در زندگی
افسردگی ابتدا روح و روان انسان را مسموم میکند. سپس پس از آن جسم انسان آسیب پذیر میشود
در ادامه به بررسی آسیب های فیزیکی ناشی از افسردگی بر بدن می پردازیم.
اختلال در خواب (کم یا زیاد خوابیدن)
خواب افراد، به دلیل کاهش فعالیت های بدنی و تحرک ریتم منظم خود را از دست داده و در نتیجه آن پرخوابی و کم خوابی رخ میدهد.
مشکلات خواب خود در آینده موجب شدت یافتن افسردگی و بیماری های جسمی میشود.
دردهای جسمی بی دلیل
یکی از شایعترین عوارض جسمانی افسردگی بروز درد های جسمی است، که تشخیص دلیل آن ها گاهی اوقات سخت و مشکل است. که علت آن پاسخ سیستم ایمنی بدن است.
افسردگی طولانی مدت سیستم ایمنی را تضعیف کرده و در نتیجه آن التهاب در مفاصل و عضلات رخ میدهد.
سردردهای شدید
تغییرات در جریان خون، اختلال در محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال(HPA)، موجب بروز سردرد شده، و با مرور زمان تشدید سردرد را به همراه دارد.
کاهش توان و میل جنسی
افسردگی با تاثیر بر هورمون های جنسی و اختلال در کار آنها ضعف جنسی را به همراه دارد
بیشتر بخوانید:اعتیاد جنسی یا اعتیاد به سکس چیست؟
تغییرات در وزن
مصرف زیاد مشروبات الکلی،دخانیات، مواد مخدر، پرخوری و کم خوری برای فرار از افسردگی موجب بروز تغییراتی در وزن میشود.
ضعف کلی سیستم ایمنی
مطالعات نشان میدهد، زخم ها دیرتر در افراد افسرده بهبود می یابد، تغذیه نامناسب و اختلال خواب نیز در تشدید و بیماری ها و تضعیف سیستم ایمنی نیز نقش دارد.
مشکلات گوارشی
افزایش زیاد کورتیزول،کاهش اشتها یا پرخوری، و اختلال در ارتباط هورمون ها با سیستم عصبی، مشکلات گوارشی را در افراد افسرده به دنبال دارد.
آثار اجتماعی افسردگی در اجتماع
مشکلات در برقراری ارتباط های جدید
افراد افسرده به انزوا، درون گرایی، دوری از جمع روی میآورند، که در نتیجه آن ارتباط گیری با افراد جدید برای آن ها دشوار می شود.
کاهش لذت فعالیت های اجتماعی
فعالیت های اجتماعی نظیر طبیعت گردی با دوستان یا مسافرت با خانواده برای افراد افسرده دیگر لذت سابق را ندارد
بی توجه شدن به عزیزان و دوستان
گاهی اوقات در افسردگی شدید، افراد احساس پوچی و بی ارزشی می کنند، که در نتیجه آن دیگر برای خود و عزیزان بی توجه و بی اهمیت میشوند.
افزایش بار مسئولیت روانی برای اطرافیان
افراد افسرده موجب نگرانی، اضطراب، و نگرانی سایر اطرافیان شده و مسئولیت آن ها را افزایش میدهد.
چرا که فرد افسرده نمیتواند به درستی به وظایف خود به درستی رسیدگی کند.
گسترش مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر
افراد افسرده بیشتر از سایرین به مواد مخدر و الکل، برای فرار از مشکلات پناه میبرند.
افسردگی، زمینه ساز سایر مشکلات اجتماعی است.
مطالعات جدیدی در دانشگاه هاروارد ایالات متحده آمریکا نشان میدهد، که میزانه بزهکاری، دزدی، خودکشی، تجاوز در افرادی که درگیر اختلال افسردگی هستند بیشتر از دیگران است.
مسئولیت گریزی
فرد افسرده دیگر نمی تواند مثل سابق به انجام وظایف خود بپردازد. و از مسئولیت ها و وظایف خود فرار میکند.
فرار از اجتماع
انزوا و گوشه گیری، فرار از اجتماع را برعهده دارد.
افسردگی چند نوع است؟(انواع افسردگی)
افسردگی در همه یکسان نیست! این بیماری پیچیده و چند وجهی است که انواع مختلفی دارد، با توجه به سن، جنسیت، ژنتیک،فرهنگ فرد در هر جامعه دچار تفاوت هایی است
افسردگی شدید یا ماژور یا تک قطبی(Major Depressive Disorder)
افسردگی شدید یا ماژور یکی از انواع افسردگی است که احساس شادی را به طور کامل از انسان گرفته و با ناراحتی و غم مداوم و شدید جایگزین میکند. افرادی که به افسردگی شدید دچار هستند، به نوعی خستگی مفرط و بیحالی نسبت به همه چیز احساس میکنند.
افسردگی شدید یا ماژور بر تمام جنبه های زندگی فرد(کار، روابط اجتماعی، رابطهزناشویی و …) اثر منفی میگذارد.
علائم افسردگی شدید یا ماژور چیست؟
- احساس کردن غمگینی شدید و مداوم به گونه ای که هرچقدر هم تلاش کنید باز هم غمگین هستید.
- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که قبلا به آن ها علاقه زیادی داشته اید مثلا فردی که عاشق نقاشی کشیدن بوده است، دیگر از آن هیچ لذتی نمیبرد.
- اختلال در خواب: افزایش یا کاهش خواب و بروز اختلال در آن از سایر علائم مهم افسردگی ماژور است. مثلا در حالی که خواب کافی داشته اید باز هم به رختخواب می روید، یا نصف شب بدون دلیل از خواب بلند میشوید.
- به افکار خودکشی، پوچی، بی ارزشی مدام فکر میکنید.
- تغییر اشتها، پرخوری یا کم خوری بیش از حد معمول
- احساس کندی حرکات بدن،فکر کردن حین فعالیت مثل سخت بلند شدن از تخت خواب یا ناتوانی در تصمیم گیری دارید و هر چقدر هم که فکر می کنید و تلاش میکنید، به نتیجه نمیرسید
- احساس عذاب وجدان و احساس گناه شدیدی دارید و نمی توانید از آن رها شوید.
- خانواده، اهداف، و انگیزه ها برای شما دیگر ارزشی ندارد.
- احساسات سردرد، گیجی، تهوع به صورت مداوم نیز از سایر علائم جسمانی است
از کجا بفهمم به افسردگی ماژور دچار شدم یا خیر؟
در صورتی که علائم بالا را حداقل دو هفته است که به صورت مداوم تجربه می کنید، بهتر است برای بررسی بیشتر به روانشناسان مراجعه کنید.
آیا کودکان نیز به افسردگی ماژور دچار میشوند
بله افسردگی ماژور مختص به سن و جنسیت خاصی نیست و هر فردی ممکن است به آن دچار شود.
چگونه به افرادی که دچار افسردگی ماژور هستند کمک کنیم؟
- به حرف های آن ها گوش داده و بدون نصیحت یا قضاوت به احساساتشان احترام بگذاریم
- آنها را به درمان تشویق کنید
- سعی کنید آن ها را با فعالیت های اجتماعی مشغول سازید
افسردگی مداوم یا دیس تایمی(Persistent Depressive Disorder)
افسردگی مداوم همانگونه که از اسمش مشخص است، حالت خلقی-روانی از افسردگی است، که طولانی تر از سایر اختلالات افسردگیست.
شباهت ها و تفاوت های افسردگی ماژور و افسردگی مداوم
افسردگی مداوم شباهت زیادی با افسردگی ماژور دارد. اما علائم در افسردگی ماژور بسیار شدیدتر و خطرناک تر از افسردگی مداوم است. به زبانی دیگر افسردگی ماژور مانند طوفانی شدید و کوتاه بوده ولی افسردگی مداوم مانند بارش ملایم ولی طولانی مدت تر است.
(مدت زمان دوره افسردگی مداوم(PDD) بیشتر از افسردگی ماژور (MDD) است.)
علائم افسردگی مداوم چیست؟
به طور کلی علائم آن مشابه علائم افسردگی ماژور است، اما شدت آنها به مراتب کمتر شده است.
برخی از علائم:
- فرد غمگین است اما شدت آن کم ولی پایدار است.
- مشکلات تغذیه وجود دارد اما شدید نیست.
- احساس کسالت و خستگی نسبت به قبلا
- احساس یاس و ناامیدی کمی را نسبت به اهداف خود حس می کنید
اختلال افسردگی فصلی(Seasonal Affective Disorder)
افسردگی است که با تغییر فصل ها و معمولا شروع فصل های سرد سال مثل فصل زمستان و پاییز اتفاق
می افتد. زیرا تغییرات آب و هوا، کاهش نور خورشید، افزایش سرما به ویژه در مناطق سردسیر موجب تغییرات خلق و خویی میشود.
تغییر ساعت بیولوژیکی بدن و عوامل ژنتیکی نیز موثر است.
خوشبختانه افسردگی فصلی خطر و آسیب کمتری نسبت به سایر افسردگی شدید و مداوم دارد اما اگر طولانی مدت شود اثرات بسیار زیان باری را به همراه دارد.
همچنین پیشگیری و درمان آن بسیار راحت تر از سایر افسردگی ها است.
مثلا شما میتوانید با قرار گرفتن زیر نور خورشید،انجام فعالیت های ورزشی و تغییر سبک زندگی به راحتی این افسردگی را درمان کنید. اما در صورتی که این افسردگی شدت یابد، خطرناک شده و باید زیر نظر روانشناس و روانپزشک درمان شود.
علائم افسردگی فصلی
- تغییر در اشتها: مصرف غذاهای شیرین و کربوهیدرات افزایش میابد.
- کاهش انرژی: خستگی و نیاز به خواب بیشتر از حد معمول.
- کسل بودن
- کاهش فعالیت بدنی و تمایل به ماندن در خانه
- واکنش به تغییرات آب و هوا:بارندگی و هوای ابری ممکن است باعث تشدید علائم شود.
- تغییرات در خلق و خو: احساس غمگینی و ناامیدی و بی انگیزگی
افسردگی سایکوتیک(psychotic depression)
افسردگی سایکوتیک نوعی از افسردگی شدید است که با علائم روان پریشی(مثل توهم) ارتباط مستقیمی دارد.
علائم افسردگی سایکوتیک
علاوه بر سایر علائمی که ذکر شد عوامل زیر مختص افسردگی سایکوتیک میباشند.
- شنیدن صداهایی که وجود خارجی ندارند(مثلا مدام نام خود را میشنوند)
- دیدن موجودات و چیزهایی که وجود خارجی ندارند.
- توهم در سایر حواس: توهم در بو و مزه کردن چیزهایی که وجود خارجی ندارند.
- تنهایی و انزوای شدید.
- استرس و پریشانی ذهنی بالا
- صحبت های بی مفهوم
باوری اشتباه:آیا افرادی که دچار افسردگی سایکوتیک هستند دیوانه اند؟!
خیر، افسردگی سایکوتیک به معنای دیوانه بودن نیست. این یک باور غلط رایج است که افراد مبتلا به بیماریهای روانی را دیوانه توصیف میکنند.
انزوا و تنهایی بسیار طولانی مدت،ضربه سنگین عاطفی، مرگ عزیزان، مریضی های جسمی، تغییرات شیمیایی هورمون های مغزی و… از عواملی هستند که میتوانند فرد را به این اختلال دچار کنند
اختلال دوقطبی(افسردگی شیدایی)
اختلال دوقطبی، بیماری روانی است که با نوسانات شدید احساسات و عواطف فرد گره خورده است. افراد مبتلا به این اختلال، دورههای شیدایی (احساس سرخوشی، انرژی زیاد، بی خوابی) و افسردگی شدیدی (احساس غمگینی، بیانگیزگی، خستگی و افکار منفی) را تجربه میکنند.
علائم افسردگی دو قطبی
- نوسانات شدید خلق و خو
- شیدایی یا هیپومانیا
- دورههای افسردگی
- اختلال خواب(خواب زیاد یا کم)
- تغییرات در اشتها
- رفتارهای پرخطر(مثال: تعهد ها و وعده های بیجا دادن)
تشخیص اختلال دوقطبی
تشخیص اختلال دوقطبی بر اساس بررسی علائم، مصاحبه بالینی و آزمایشهای پزشکی انجام میشود. روانپزشک با توجه به شدت و مدت علائم، انواع مختلف اختلال دوقطبی را تشخیص میدهد.
آسیب های بیماری اختلال دوقطبی بر مغز
- کاهش حجم ماده خاکستری: طبق جدیدترین تحقیقات دانشمندان در برخی مناطق مغز، مانند آمیگدال و لوب پیشانی، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حجم کمتری از ماده خاکستری را دارند. ماده خاکستری بخش مهمی از مغز است که در پردازش اطلاعات نقش مهمی ایفا میکند.
- اختلال در سیستم پاداش: سیستم پاداش مغز، که در احساس لذت و انگیزه نقش دارد، در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است به درستی کار نکند. این اختلال میتواند منجر به جستجوی مداوم پاداش و رفتارهای پرخطر شود.
- اختلال در ساعت بیولوژیکی: اختلال دوقطبی میتواند بر ساعت بیولوژیکی بدن تأثیر بگذارد و باعث اختلال در خواب و بیداری شود.
علائم افسردگی شیدایی یا اختلال دوقطبی
- افزایش اشتها و افزایش وزن
- احساس سنگینی دست و پاها(فلج سرب)
- خستگی مفرط
- احساس بیارزشی یا گناهکاری
افسردگی موقعیتی
افسردگی موقعیتی، همانگونه که از نامش مشخص است نوعی از افسردگی است که با توجه به موقعیت نامناسب، اتفاق ناگوار، یا تغییر در زندگی رخ میدهد.ازدست دادن عزیزان، طلاق یا جدایی، بیماری جدی، تجاوز و سوء استفاده نمونه های بارزی از موقعیت هایی هستند که منجر به بروز افسردگی موقعیتی در افراد میشود.
علائم افسردگی موقعیتی
نشانه های این افسردگی مانند نشانه های افسردگی فصلی و افسردگی مداوم است، که با توجه به شرایط افراد مختلف شدت آن کم و زیاد میشود.
7-افسردگی غیر معمول(atypical depression)
افسردگی آتیپیک یا غیر معمول یکی از انواع اختلال افسردگی است که در آن فرد، برخلاف سایر انواع افسردگی، به رویدادهای مثبت واکنش نشان میدهد و احساس بهتری پیدا میکند. با این حال، در مواجهه با رویدادهای منفی، احساسات منفی شدیدی را تجربه میکند. افسردگی آتیپیک اغلب در افرادی که دارای سابقه اختلال دوقطبی هستند، شایعتر است. مدت زمان و شدت این نوع افسردگی میتواند متفاوت باشد و برخی افراد ممکن است دورههای طولانیمدت آن را تجربه کنند.
علائم افسردگی غیر معمول
علائمی که در بالا پیشتر بیان شد نیز در افسردگی آتیپیک نیز قابل مشاهده است.
- افزایش اشتها و افزایش وزن
- احساس سنگینی دست و پاها(فلج سرب)
- خستگی مفرط
افسردگی پیش از زایمان و پس از زایمان
افسردگی پیش از زایمان و پس از زایمان در مادران، از اختلالات شایعی است، که علتش تغییر هورمونی درون بدن مادراست ، افزایش استرس و فشارهای روانی درون بیمارستان نیز خود تشدید کننده این نوع افسردگی است.از علائم افسردگی پیش از زایمان و پس از زایمان میتوان به گریه های بدون دلیل اشاره کرد.
مشکلات مالی، نبود حمایت های لازم از طرف خانواده و سایر مشکلات زندگی نیز در تشدید این نوع استرس نقش به سزایی دارد.
راه های درمان افسردگی پس از زایمان
حمایت های خانواده و همسر در بهبود حال بیمار بسیار موثر است.
طبق بررسی ها شیردهی نیز می تواند به کاهش نگرانی و استرس در مادران کمک کند.
تغذیه و مصرف دارو های مکمل نیز در بهبود سلامت بیمار نقش به سزایی دارد.
ناراحتی و افسردگی قاعدگی(Premenstrual Dysphoric Disorder)
افسردگی قاعدگی در اثر بروز تغییرات هورمونی در زنان رخ می دهد، و با سندرم قاعدگی متفاوت است.
تفاوت سندرم قاعدگی و افسردگی قاعدگی(PMDD) در شدت علائم و میزان شایع بودن آن ها است طبق آخرین مطالعات دانشگاه هاروارد بیش از 73% زنان قبل از یائسگی علائم مربوط به سندرم قاعدگی را تجربه می کنند اما حدود 8%زنان به افسردگی قاعدگی مبتلا می شوند.
علائم افسردگی قاعدگی
- تغییرات شدید در اخلاق و احساسات:غمگینی، افسردگی، عصبانیت
- احساس خستگی مفرط.
- گریههای بیدلیل.
- درد در نقاط مختلف بدن
- احساس بیارزشی
- مشکلات در روابط با همسر و عزیزان
شدت علائم بالا در افراد متفاوت است و ممکن است. بسته به فیزیولوژی بدن میزان و شدت این علائم در هر فرد با فرد دیگر متفاوت باشد.
افسردگی را چگونه درمان کنیم؟(راه های درمان افسردگی)
افسردگی با احساساتی مانند زودرنج شدن، ناراحتی مداوم ، احساس پوچی و … گره خورده است. این اختلال در نگرش و باور های فرد تاثیر گذاشته و زندگی را برای آن فرد تیر زیرزه می کند.
استفاده از کمک روان پزشک و قرص های ضد افسردگی
درمان افسردگی با کمک متخصص و دارو یکی از روشهای موثر برای کاهش علائم افسردگی است. روانپزشکان با تجویز داروهای ضد افسردگی مناسب و ارائه راهکارهای درمانی موثر مانند رواندرمانی، به افراد مبتلا کمک میکنند تا از علائم افسردگی رهایی یابند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.
مصرف دارو های ضد افسردگی نیز بودن تجویز پزشکی ممکن است به سلامت جسمانی شما آسیب بزند.
برخی از عوارض قرص های ضد افسردگی
لازم به ذکر است هر داروی خاص عوارض خاص خود را دارد در پایین ما به برخی از عوارض عمومی این دارو ها اشاره میکنیم.
- مشکلات گوارشی: تهوع، یبوست، اسهال برخی دیگر از عوارض است
- خواب آلودگی یا بیخوابی: برخی از دارو ها با تاثیر گذاری بر سیستم عصبی و سیستم هورمونی بیمار باعث افزایش خستگی و کسلی میشوند.
- خستگی و کاهش انرژی: در هفتههای اول مصرف دارو، احساس خستگی و کاهش انرژی یکی از عوارض جانبی رایج است که با گذشت زمان معمولاً بهبود مییابد.
- تغییرات در وزن: برخی داروها ممکن باعث افزایش وزن و برخی دیگر باعث کاهش وزن شوند.
- خشکی دهان: این عارضه معمولاً با افزایش مصرف آب برطرف میشود.
- سرگیجه و سردرد: این عوارض معمولاً موقتی هستند و با گذشت زمان از بین میروند.
مشاوره روانشناسان و درمانگران
مشاوره با یک روان درمانگر مجرب و متخصص، در کنار مصرف داروهای ضد افسردگی تجویز شده توسط روانپزشک، به عنوان یک رویکرد جامع و موثر در درمان اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و استرس شناخته شده است. این ترکیب درمانی، به فرد کمک میکند تا نه تنها علائم بیماری را کاهش دهد، بلکه به ریشه مشکلات خود پی ببرد و مهارتهای لازم را برای مدیریت بهتر احساسات و بهبود کیفیت زندگی خود را فرا گیرد.
تغییر سبک زندگی و تغذیه
تغییر سبک زندگی به نوبه خود یکی از مهم ترین عوامل گسترش افسردگی در جوامع مدرن است.
بهتر است با گسترش روابط اجتماعی خود و کاهش انزوا در خانه به محیط بیرون بروید و با افراد مختلف معاشرت کنید توجه داشته باشید یکی از موثر ترین راه های درمانی که هم توسط درمانگران، روانشناسان، و روانپزشک ها معرفی میشود. گسترش روابط اجتماعی سالم(طبیعت گردی، ورزش، باشگاه کتابخوانی)
است.
4-نوروفیدبک و درمان عصبی افسردگی
نوروفیدبک با قرار دادن سنسورها و حسگرهای عصبی بر روی نقاط مختلف سر، فعالیت الکتریکی مغز را به صورت دقیق اندازهگیری میکند. این فناوری با ارائه بازخوردهای آنی به فرد، به او کمک میکند تا الگوهای مغزی خود را تغییر داده و عملکرد مغز را بهبود بخشد. در طول جلسات نوروفیدبک، فرد با انجام تمرینهای خاص، گوش دادن به فایلهای صوتی و مشاهده تصاویر متناسب، به تدریج مسیرهای عصبی منجر به افسردگی را ضعیف کرده و آنها را با مسیرهای عصبی جدید و سالمتری جایگزین میکند.
مزایای درمان افسردگی با نوروفیدبک
- مکملی مناسب در کنار سایر درمان ها
- بدون مصرف دارو
- کاملا شخصی سازی شده برای بیمار
- غیرتهاجمی(بدون درد و اثرات جانبی)
- مناسب برای کودکان
هیپنوتیزم و درمان افسردگی
هیپنوتیزم چیست؟
هیپنوتیزم حالتی است شبیه به رویا یا خیالپردازی عمیق است که در آن تفکر فرد به شدت متمرکز میشود. در این حالت، درمانگر با ایجاد تغییرات در افکار، باورها ، در ضمیر ناخودآگاه فرد او را درمان میکند. این روش یکی دیگر از روشهای مکمل در درمان افسردگی است.
مزیت های هیپنوتیزم
- درمانگر با ورود به ناخودآگاه ریشه های اساسی مشکل را شناسایی میکند.
- تغییر در باور های منفی که در ناخودآگاه فرد جای گرفته است.
- احساس سبکی و راحتی در پایان پروسه های درمانی
- تشویق ناخودآگاه به احساسات مثبت نظیر عزت نفس و …
6-خواب کافی: داشتن یک برنامه خواب منظم.
داشتن خواب کافی، مناسب و باکیفیت هم بر سلامتی جسمانی و هم بر سلامت روانی موثر است تحقیقات نشان می دهد نداشتن خواب کافی علاوه بر آثار مخرب جسمی آثار زیان باری بر قدرت تفکر و تصمیم گیری در مغز میشود.
دانشمندان دانشگاه پرینستون در مطالعات اخیر خود نشان دادهاند که کمخوابی باعث اختلال در عملکرد مناطقی از مغز میشود که مسئول تنظیم خلق و خو، حافظه و یادگیری هستند و در نتیجه، میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و کاهش بهرهوری شود.
7-ارتباط با دوستان و خانواده.
یکی از مهمترین عوامل بهبود فرد افسرده، حمایت بیقید و شرط خانواده است. فراموش نکنید که در اوج بیماری، ممکن است عزیزان شما نیز تحت تاثیر قرار بگیرند و رفتارهایی از خود نشان دهند که خارج از کنترلشان است. به جای دلخوری، تلاش کنید با صبر و حوصله آنها را به سمت دریافت کمک حرفهای هدایت کنید. مراجعه به روانپزشک یا روانشناس میتواند به آنها در درک بهتر بیماری و کنترل علائم کمک شایانی کند.
گوش دادن به موسیقی(موسیقی درمانی)
موسیقی، دارویی معجزهآسا برای روح است و میتواند نقش بسیار مهمی در بهبود علائم افسردگی ایفا کند. تحقیقات نشان میدهد که گوش دادن به موسیقی، به ویژه موسیقی شاد و آرامشبخش، میتواند تأثیر مثبتی بر خلق و خو و کاهش علائم افسردگی داشته باشد.
هنگامی که به موسیقی گوش میدهیم، صداها به گوشهای ما رسیده و سپس به مغز منتقل میشوند. مغز این سیگنالهای صوتی را پردازش کرده و واکنشهای شیمیایی و عصبی را در بدن ایجاد میکند که میتواند بر احساسات، خلق و خو و حتی عملکرد فیزیولوژیکی ما تأثیر بگذارد.
9-تحریک مغناطیسی مغز
تحریک مغناطیسی مغز (TMS) چیست؟
تحریک مغناطیسی مغز یا (Transcranial Magnetic Stimulation) یک روش درمانی غیرتهاجمی است که از پالسهای مغناطیسی برای تحریک فعالیتهای عصبی در نواحی خاصی از مغز استفاده میشود. این روش درمانی با ایجاد یک میدان مغناطیسی قوی و متمرکز در نزدیکی سر، باعث ایجاد جریانهای الکتریکی ضعیفی در مغز میشود که میتواند فعالیت عصبی را تغییر دهد. در نتیجه فعالیت نورون ها و مسیر های عصبی تنظیم میشود.
یادگیری مهارتهای جدید.
یادگیری مهارتی جدید، فراتر از مشغول کردن ذهن، تأثیرات شگفتانگیزی بر کاهش افسردگی دارد. فرایند یادگیری یک مهارت جدید، مغز را تحریک کرده و باعث ترشح دوپامین، هورمون شادی میشود. این امر حس رضایت و دستاورد را در فرد ایجاد کرده و به تدریج اعتماد به نفس او را تقویت میکند.
جلوگیری از انزوا و تنهایی به هر روشی
جلوگیری از انزوا و تنهایی یکی از راهکارهای بسیار مهم در درمان افسردگی است. ارتباطات اجتماعی قوی، احساس تعلق و حمایت را افزایش داده و ترشح هورمونهای شادیآور مانند اندورفین و اکسی توسین را تحریک میکند. این هورمونها به بهبود خلقوخو و کاهش علائم افسردگی کمک میکنند. همچنین، ارتباط با دیگران و انجام فعالیتهای اجتماعی، فرصتی برای یادگیری مهارتهای جدید، افزایش اعتماد به نفس و ایجاد هدف در زندگی فراهم میکند. این عوامل در کنار هم، به فرد افسرده کمک میکنند تا از افکار منفی دور شده و دیدگاه مثبتی نسبت به زندگی پیدا کند.
گذراندن وقت در طبیعت
طبق آخرین بررسی های انجام گرفته در دانشگاه هاروارد طبیعت گردی در محیط های سرسبز منجر به کاهش سطح هورمون کورتیزول شده که هورمون اصلی استرس است. همچنین طبیعت گردی های نسبتا طولانی تر فعالیت سیستم پاراسمپاتیک(سیستم مسئول آرامش و بازیابی بدن) را نیز بهبود میبخشند.همچنین، افزایش سطح هورمون اندورفین(هورمون شادی آور) نیز از دیگر مزایای طبیعت گردی است
حیوانات خانگی
اگرچه بسیاری از افراد از تأثیرات مثبت حیوانات خانگی آگاه هستند، اما شواهد علمی نشان میدهد که تعامل با حیوانات خانگی فراتر از مشغول کردن ماست. حیوانات خانگی با ایجاد حس همراهی و کاهش احساس تنهایی، باعث افزایش ترشح هورمون اکسیتوسین میشوند که احساس آرامش و رضایت را در ما تقویت میکند. همچنین، نوازش حیوانات و بازی با آنها میتواند به کاهش سطح استرس و اضطراب کمک کرده و فرصتی برای بیان طبیعی احساسات ما فراهم کند.
نکته مهم این است که با توجه به شرایط زندگی باید حیوان مناسب را انتخاب کنیم. چراکه نگهداری از حیوانات مسئولیتی بزرگ است.
تقدیر و تشکر از خودتان
این کار ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما تحقیقات نشان دادهاند که قدردانی از خود میتواند تأثیرات مثبتی بر ذهن و بدن داشته باشد.
هنگامی که از خودمان قدردانی میکنیم، احساس ارزشمندی و شایستگی بیشتری پیدا میکنیم. این احساس مثبت، عزت نفس ما را تقویت کرده و به ما کمک میکند تا با چالشهای زندگی بهتر کنار بیاییم.
تقویت عزت نفس فرد منجر به دوری کردن او از خودکشی و آسیب زدن به خود است.
دعا و نیایش
دعا و نیایش از دیرباز به عنوان ابزاری قدرتمند برای مقابله با مشکلات روحی و روانی، از جمله افسردگی، مورد توجه بوده است. این عمل معنوی، علاوه بر ابعاد مذهبی و اعتقادی، از منظر روانشناختی نیز دارای تأثیرات قابل توجهی است. و میتواند در پروسه درمانی موثر باشد.
تلقین مثبت
تلقین مثبت، یکی از ابزارهای قدرتمند در مدیریت و کاهش افسردگی است. این روش بر پایه این اصل استوار است که افکار ما، احساسات و رفتارهای ما را شکل میدهند. با تغییر افکار منفی به افکار مثبت، میتوانیم بر روی احساسات و رفتار هایمان نیز تأثیر گذاشته و به تدریج از افسردگی رهایی یابیم.
چگونه بفهمم افسرده هستم یاخیر؟(دچار افسردگی ام یا نه؟)
آیا افسرده هستم؟ این سوالی است که ممکن است بسیاری از ما در طول زندگی خود از خود بپرسیم. افسردگی یک بیماری روانی شایع است که میتواند بر احساسات، افکار و رفتارهای ما تأثیر بگذارد. اگر احساس غمگینی مداوم، بیعلاقگی به فعالیتهای روزمره، تغییرات در اشتها یا خواب، خستگی مفرط، احساس بیارزشی یا گناه، مشکلات تمرکز و تصمیمگیری، اضطراب و تحریکپذیری دارید، ممکن است به افسردگی مبتلا باشید.
سوالات متداول:
چجوری افسردگی رو خودم درمان کنم؟(بدون دارو)
تغییر سبک زندگی،انجام فعالیت های مختلف، تنها نماندن در خانه،طبیعت گردی و… و قرار ندادن خود در شرایط استرس زا و غمگین می توان افسردگی را به مرور زمان درمان کرد.
چگونه عزیزان و آشنایان میتوانند به افراد افسرده کمک کنیم؟
با حمایت های عاطفی بدون قضاوت، صبور بودن، گوش دادن به حرف ها و ابراز همدلی و تشویق بیمار به درمان میتوانیم به افراد افسرده کمک کنیم.
آیا سبک زندگی در افسرده شدن تاثیر داره ؟
بله بدون شک سبک زندگی یکی از عوامل بسیار مهم در افسردگی است.
سخن پایانی:
فسردگی بهعنوان یکی از شایعترین اختلالات روانی عصر حاضر، به شدت به سبک زندگی مدرن و کاهش تعاملات اجتماعی گره خورده است. این سبک زندگی ماشینی و فردگرا، با کاهش روابط عمیق انسانی و افزایش استرس، زمینه را برای شیوع گسترده این بیماری فراهم آورده است در نتیجه بهتر است تا میتوانیم از تنهایی در فضای مجازی دوری کرده و به دنبال ایجاد روابط عمیق و معنادار در دنیای واقعی باشیم.