انسان از دیربازتلاش کرده است با کلمات و واژههاي مختلف، حالات و احساسات و هیجانات خویش را ابراز کند . به همین منظور در هنگام کشمکش درونی از اصطلاحاتی چون دلهره ، دلشوره و نگرانی استفاده می شود که درزبان کنونی روانشناسی اضطراب نامیده می شود . است. اضطراب در معنی لغوي یعنی ” پریشان شدن،جنبیدن، لرزیدن، آشفتگی، بیتابی، بی آرامی”. به عبارتی دیگر اضطراب واکنش در مقابل خطري نامعلوم،درونی، مبهم و ازنظر منشأ همراه با تعارض است. اضطراب واکنش طبیعی و سالم انسان است. در زندگی روزانه افراد نقش حفاظتی دارد.اما در صورت افزایش شدت و طول مدت آن که به اضطراب مرضی تبدیل نشود.حد متوسط آن میتواند سبب افزایش تلاش وکارآیی و زیادي آن موجب کاهش کارایی میگردد در صورت افزایش زیاد اضطراب.افرد در کنترل کردن آنها ناتوان است.اضطراب جدایی به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی شایع، هم در دوره کودکی و هم در بزرگسالی مشاهده میشود. در کودکان، این اضطراب بهعنوان یک پدیده طبیعی در مسیر رشد عاطفی دیده میشود؛ اما در صورتیکه به حدی افراطی و مداوم شود که عملکرد روزمره و روابط اجتماعی را مختل کند، به عنوان اختلال اضطراب جدایی در نظر گرفته میشود. در بزرگسالان نیز، علیرغم کاهش تدریجی این اضطراب در مسیر رشد، مواردی از اضطراب جدایی وجود دارد که میتواند به مشکلات عمیقی در روابط عاطفی، شغلی و اجتماعی منجر شود. هدف از این مقاله، بررسی کامل و جامع اضطراب جدایی در هر دو گروه سنی با تاکید بر علائم، عوامل ایجادکننده و راهکارهای درمانی است.
اختلال اضطراب جدایی چیست؟
مشخصه های اصلی اضطراب جدایی شامل موارد زیر است.
نارضایتی شدید و مداوم در زمان جدایی از خانه و معمولا مادر که واکنش های شدید و غیرعدای نشان می دهند.
نگرانی شدید و مداوم در مورد از دست دادن یا اسیب دیدگی مراقب اصلی که مظهر دلبستگی است که معمولا پدر و مادر هستند.
نگرانی شدید و مداوم در مورد یک اتفاق و حادثه که باعث جدایی از پدر یا مادر شود. مثل گم شدن یا دزدیده شدن خود داری و مقاومت برای رفتن به مدرسه یا جاهای دیگر به دلیل ترس از جدایی
ترس از تنها خوابیدن در اتاق خود یا در مکانی غیر از خانه ی خود بدون حضور مراقب اولیه
در حالی که تجربهی اضطراب در جدایی بخشی طبیعی از رشد است، در این اختلال، ترس از از دست دادن یا آسیب رسیدن به عزیزان به حدی بالا میرود که باعث ایجاد مشکلات عاطفی و جسمی (مانند تپش قلب، درد معده و تعریق) و اختلال در فعالیتهای روزمره میشود. به عبارت دیگر، واکنشها و نگرانیهای ناشی از جدایی در این حالت، فراتر از آنچه برای سن و مرحله رشدی مناسب است، بوده و عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا خانوادگی فرد را مختل میکند. اگر این نشانه ها طبق معیارهای تشخیصی چهار هفته هفته بیشتر طول یکشد و قبل از سن هجده سالگی باشد کودک دچار اضطراب جدایی شده است.
اضطراب جدایی در کودکان
در نوزادان و کودکان، اضطراب جدایی ابتدا بهعنوان یک واکنش رشدی طبیعی دیده میشود؛ برای مثال، نوزادان هنگامی که از مراقب اصلی (اغلب مادر) جدا میشوند، گریه میکنند و این بخشی از ایجاد دلبستگی ایمن است. اما اگر این واکنشها به حدی شدید و مداوم شوند که کودک نتواند به فعالیتهای روزمره (مانند رفتن به مدرسه، بازی با همسالان یا خوابیدن در اتاق جدا) ادامه دهد، این وضعیت به اختلال اضطراب جدایی تبدیل میشود.
برای مثال، فرض کنید یک کودک ۴ ساله وقتی مادرش برای مدت کوتاهی از او جدا میشود، بهطور غیرعادی شروع به گریه کردن میکند، دچار بیقراری میشود و حتی ممکن است دچار علائم فیزیکی شود. در این حالت، اگر این واکنشها فراتر از واکنش طبیعی و رشدی کودک باشد، ممکن است نشانهای از اختلال اضطراب جدایی باشد.
ویژگیهای اختلال اضطراب جدایی در کودکان
در نوزادان، اضطراب جدایی معمولاً از حدود ۶ تا ۷ ماهگی آغاز میشود و به عنوان بخشی از فرآیند ایجاد دلبستگی ایمن در کودک ظاهر میگردد. این واکنشها معمولاً در دوران اولیه و به صورت گذرا دیده میشوند و با رشد کودک، به تدریج کاهش مییابند.کودکانی که اضطراب جدایی دارند در خانواده هایی هستند که خیلی به هم وابسته هستند.اگر مدام در معرض جدایی از مظهر وابستگی (پدر،مادر،پرستار،مادربزرگ یا پدربزرگ) باشند دچار بی احساسی،غمگینی،کناره گیری اجتماعی و یا اشکال در تمرکز بر کار یا بازی شوند.نگرانی از مرگ و مردن در میان این افراد شابع است.گاهی از احتمال جدایی آنقدر آشفته می شوند ممکن است خشمگین شده و گاهی به کسی که باعث جدایی آنهاست حمله کنند. یا شکایت داشته باشند که کسی آنها را دوست ندارد یا به آنها توجه نمی شود. در هنگام تنها ماندن ممکن است بگویند موجودات ترسناکی میخواهد آنها را بگیرد یا به اتاق آنها سرک می کشد.برخی از این کودکان بسیار مطیع و فرمانبردار میباشند ودایما دوست دارند والدین خود را خوشحال کنند. این کودکان شکایتهای مختلفی داشته باشند.از جمله شکایتهای جسمانی
علائم جسمی همراه:
علاوه بر نگرانیهای عاطفی، کودکان ممکن است با علائم جسمی نظیر سردرد، دلدرد، تهوع و سایر نشانههای فیزیکی که در آزمایش های بدنی و پزشکی سالم هستند. این علائم، پاسخهای بدنی به اضطراب بیش از حد هستند.
وابستگی عاطفی ابیش از حد و افراطی :
اغلب این کودکان دارای خلق افسرده دارند و بهطور غیرطبیعی به والدین یا مراقبین خود می چسبند و حتی در محیطهای آشنا نیز، از هرگونه جدایی کوتاهمدت بسیار نگران میشوند.
اختلال در عملکرد اجتماعی و تحصیلی:
اضطراب جدایی در کودکان از پیش از دبستان شروع می شود و منجر به امتناع از رفتن به مدرسه، بازی با همسالان و سایر فعالیتهای اجتماعی شود که این موضوع در بلندمدت به مشکلات آموزشی و اجتماعی میانجامد.
عوامل مؤثر در ایجاد اضطراب جدایی در کودکان
این اختلال در دختران بیشتر از پسران دیده می شود و شیوع اختلال اضطراب جدایی از کودکی تا نوجوانی کمتر می شود.هر چند نوجوانانی که این اختلال را دارند انکار می کنند.
- عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی: وجود سابقه اختلالات اضطرابی در خانواده میتواند نقش داشته باشد.
- تجارب منفی: از دست دادن عزیزان، طلاق یا تغییر محیط زندگی میتواند به بروز اضطراب جدایی منجر شود.
- سبک والدین: والدینی که بیش از حد محافظت گر یا مداخلهگر هستند، ممکن است موجب افزایش اضطراب جدایی در کودکان شوند.
راهکارهای درمان و مدیریت اضطراب جدایی در کودکان
این اختلال به طور معمول دارای دوره هایی تشدید دارد و بهبود می یابد.
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): کمک به کودک برای شناسایی و تغییر افکار منفی مرتبط با جدایی.
- مداخلات خانوادهمحور: معمولا در خانواده یکی از والدین دچار اضطراب می باشد.آموزش والدین در زمینه فرزندپروری حمایتی و ایجاد محیطی امن برای کودک.
- رفتار درمانی تمرینهای جدایی کوتاه مدت : انجام جداییهای کوتاه با فاصله برای عادت کردن کودک و عادی شدن به عدم حضور مداوم والدین.
- ابزارهای آرامبخش و دادن امنیت : استفاده از اسباببازیها و بازی کردن برای ایجاد احساس امنیت در کودک.
- حساسیت زدایی منظم: در این روش که نوعی رفتار درمانی است از فرد خواسته می شود به موقعیتی که از آن میترسد فکر کند و مدت ها بعد از آن فرد را آرام ارام در موقعیت قرار می دهند.
تشخیص و درمان به موقع، با بهرهگیری از رواندرمانی (مانند درمان شناختی-رفتاری) و در موارد شدید که روان درمانی جواب ندهد دارودرمانی، میتواند از بروز عوارض بعدی جلوگیری کند و در نوجوانی و بزرگسالی عملکرد و زندگی را مختل نکند.
این بررسی بهطور خاص نشان میدهد که تفاوت اصلی بین واکنشهای رشدی طبیعی و اختلال اضطراب جدایی در کودکان، شدت، تداوم و تأثیر آن بر عملکرد روزانه و اجتماعی کودک است.
اضطراب جدایی در نوزادان
اضطراب جدایی در نوزادان یک مرحله طبیعی از رشد عاطفی آنهاست که معمولاً بین ۶ تا ۸ ماهگی ظاهر میشود، در حدود ۱۰ تا ۱۸ ماهگی به اوج میرسد و سپس تا ۲ تا ۳ سالگی کاهش مییابد. این اضطراب نشاندهنده شکلگیری دلبستگی سالم بین نوزاد و مراقب اصلی است و به نوزاد کمک میکند تا امنیت و پیوند عاطفی خود را تقویت کند. با این حال، در برخی مواقع ممکن است این اضطراب شدیدتر از حد معمول باشد و به نگرانیهایی در مورد سازگاری هیجانی کودک منجر شود.
نوزادانی که دچار اضطراب جدایی میشوند، هنگام دوری از والدین یا مراقب اصلی خود بیقراری شدیدی نشان میدهند، گریه میکنند و تمایل زیادی به چسبیدن به والدین دارند. آنها اغلب هنگام مواجهه با افراد ناآشنا دچار ترس از غریبهها میشوند و از رفتن به آغوش دیگران خودداری میکنند. از دیگر علائم این اضطراب میتوان به بیدار شدنهای مکرر در شب و نیاز مداوم به حضور والدین برای آرامش، ناراحتی هنگام خروج والدین از اتاق، و امتناع از بازی مستقل اشاره کرد.
برای کاهش اضطراب جدایی در نوزادان، توصیه میشود که والدین جدایی را بهصورت تدریجی تمرین کنند و ابتدا برای مدتهای کوتاه از نوزاد دور شوند، سپس این مدت را بهآرامی افزایش دهند. بازیهایی مانند دالیموشه میتوانند به نوزاد کمک کنند تا مفهوم بازگشت را درک کند و اضطراب کمتری تجربه کند. همچنین، ایجاد یک برنامه ثابت برای خداحافظی، مانند یک بوسه یا تکان دادن دست، به نوزاد احساس امنیت بیشتری میدهد. والدین باید هنگام جدایی آرامش خود را حفظ کنند و از خداحافظیهای طولانی و احساسی خودداری نمایند، زیرا این کار میتواند اضطراب کودک را افزایش دهد. بهتر است زمان جدایی را کوتاه نگه دارند و هنگام بازگشت، با لبخند و آغوش کودک را آرام کنند تا احساس امنیت او تقویت شود.
در مجموع، اضطراب جدایی در نوزادان بخشی طبیعی از رشد آنهاست، اما اگر این اضطراب شدید، مداوم و مانع از عملکرد طبیعی کودک شود، ممکن است نیاز به بررسی و مشاوره تخصصی داشته باشد.
اضطراب جدایی در بزرگسالان
در بزرگسالان، افرادی که دچار اضطراب جدایی هستند به طور معمول بیش از حد نگران فرزندان و همسر خود بوده و ترس مداوم از جدا شدن از عزیزان یا فقدان حضور آنها بروز میکند. زمانی که از آنها جدا میشود ناراحتی قابل توجهی را احساس می کند. افراد بزرگسال توان برخورد با تغییر شرایط را ندارد (مثل نقل مکان یا ازدواج)
علائم و نشانههای اضطراب جدایی در بزرگسالان
- نگرانی مداوم: فرد بزرگسال ممکن است به شدت نگران از دست دادن یا آسیب رسیدن به عزیزان خود باشد.
- ترس از تنهایی: اضطراب و ترس هنگامی که فرد به تنهایی میماند یا در محیطهای ناشناخته قرار میگیرد.
- کابوسها و افکار تکراری: تجربه کابوسهای مرتبط با جدایی یا افکار مکرر درباره جدایی از افراد مورد اعتماد.
- اجتناب از موقعیت های اضطراب زا: زمانی که احتمال جدایی وجود دارد فرد مضطرب می شود مثل رفتن به دانشگاه یا رفتن به یک اردو
- علائم جسمانی: افزایش ضربان قلب، تعریق و سایر علائم فیزیکی در زمان جدایی.
- رفتارهای کنترلی: تمایل به نظارت مداوم بر عزیزان یا چک کردن مکان آنها به منظور اطمینان از ایمنی آنها.
- در بزرگسالان: حداقل ۶ ماه این نشانه ها دیده شود.
عوامل مؤثر در ایجاد اختلال
اختلال اضطراب جدایی در بزرگسالان به نگرانی شدید و غیرمنطقی دربارهی دوری از افراد نزدیک و یا محلهای امن اشاره دارد. عوامل مؤثر در ایجاد این اختلال عبارتند از:
- عوامل ژنتیکی: تحقیقات بر روی دو قلوها نشان میدهند که عوامل ژنتیکی میتوانند نقش مهمی در بروز اضطراب جدایی داشته باشند. افراد با تاریخچه خانوادگی از اختلالات اضطرابی، احتمال بیشتری دارند که به این اختلال مبتلا شوند.
- تجربیات دوران کودکی: تجربیات نامناسب در دوران کودکی، مانند طلاق والدین، از دست دادن یکی از اعضای خانواده، یا جداییهای طولانیمدت، میتوانند منجر به اضطراب جدایی در بزرگسالان شوند. این تجربیات باعث ایجاد نگرانی در مورد از دست دادن افراد مهم در زندگی میشوند.
- عوامل محیطی و اجتماعی: محیطهای استرسزا، مانند روابط ناسالم، فشارهای اجتماعی، یا تغییرات ناگهانی در زندگی میتوانند به افزایش احساس ناامنی و اضطراب در بزرگسالان منجر شوند.
- ویژگیهای شخصیتی: افراد با ویژگیهای شخصیتی خاص، مانند افراد وابسته یا کسانی که دارای عزت نفس پایین هستند، ممکن است بیشتر به اضطراب جدایی مبتلا شوند. این افراد ممکن است احساس کنند که بدون حضور دیگران نمیتوانند به خوبی عمل کنند.
- حالات روانی قبلی: افرادی که سابقه مشکلات روانی مانند اضطراب یا افسردگی دارند، ممکن است بیشتر به اختلال اضطراب جدایی مبتلا شوند. این اختلال ممکن است به عنوان یک علامت ثانویه از اضطراب عمومی یا افسردگی ظاهر شود.
- تجربیات آسیبزا: تجربیات آسیبزا، مانند از دست دادن عزیزان یا قرار گرفتن در موقعیتهای خطرناک، میتواند به ایجاد ترس از جدایی و احساس عدم امنیت منجر شود.
این عوامل به طور ترکیبی میتوانند منجر به بروز اضطراب جدایی در بزرگسالان شوند.
راهکارهای درمان و مدیریت اضطراب جدایی در بزرگسالان
بله، در ادامه هر یک از این روشهای درمان و مدیریت اضطراب جدایی در بزرگسالان را با توضیحات بیشتری بررسی میکنیم:
۱. رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT)
درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی از موثرترین روشها برای درمان اضطراب جدایی در بزرگسالان است. در این روش، فرد یاد میگیرد که چگونه الگوهای فکری منفی و غیرمنطقی درباره جدایی را شناسایی و اصلاح کند. برخی از تکنیکهای مهم در CBT شامل:
- بازسازی شناختی: بررسی و اصلاح افکار غیرواقعبینانه مانند “اگر تنها بمانم، اتفاق بدی میافتد.”
- مواجهه تدریجی: تمرین تدریجی برای کاهش حساسیت به جدایی، مثلاً ابتدا تنها ماندن برای چند دقیقه و سپس افزایش زمان آن.
- تقویت مهارتهای مقابلهای: یادگیری استراتژیهایی برای مدیریت اضطراب مانند ذهنآگاهی و تکنیکهای حل مسئله.
۲. درمان دارویی
در مواردی که اضطراب جدایی شدید است و عملکرد روزانه فرد را مختل میکند، ممکن است دارودرمانی بهعنوان یک روش مکمل توصیه شود. داروهایی که معمولاً برای کاهش اضطراب استفاده میشوند شامل:
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) مانند فلوکستین، سرترالین و پاروکستین که تأثیر مثبتی بر تنظیم هیجانی دارند.
- داروهای ضد اضطراب (بنزودیازپینها) مانند آلپرازولام و کلونازپام که در کوتاهمدت به کاهش علائم اضطراب کمک میکنند اما به دلیل خطر وابستگی، معمولاً برای مدت طولانی توصیه نمیشوند.
- داروهای تنظیمکننده استرس مانند بتابلاکرها که میتوانند برخی از علائم فیزیکی اضطراب (مانند تپش قلب) را کاهش دهند.
۳. گروههای پشتیبانی
شرکت در گروههای حمایتی میتواند به افراد کمک کند تا تجربیات خود را با دیگرانی که چالشهای مشابهی دارند، به اشتراک بگذارند. این گروهها مزایایی مانند:
- ایجاد حس همدلی و درک متقابل که باعث کاهش احساس تنهایی و انزوا میشود.
- یادگیری راهکارهای عملی از دیگران برای مدیریت اضطراب در موقعیتهای مختلف.
- افزایش انگیزه برای تغییر از طریق مشاهده موفقیت دیگران در کنترل اضطراب.
۴. آموزش مهارتهای فردی
برای مدیریت اضطراب جدایی، یادگیری مهارتهای خودتنظیمی و کنترل استرس ضروری است. برخی از روشهای کاربردی شامل:
- تکنیکهای آرامسازی: تمریناتی مانند تنفس عمیق دیافراگمی، مدیتیشن ذهنآگاهی و ریلکسیشن عضلانی تدریجی که به کاهش واکنشهای فیزیولوژیک اضطراب کمک میکنند.
- تقویت استقلال فردی: یادگیری مهارتهایی مانند برنامهریزی روزانه، سرگرم شدن با فعالیتهای شخصی، و تمرین تصمیمگیری مستقل.
- فعالیتهای معنادار: شرکت در فعالیتهایی که احساس کنترل و رضایت را افزایش میدهند، مانند ورزش، هنر، یا کارهای داوطلبانه.
در مجموع، ترکیب رواندرمانی، دارو درمانی (در صورت نیاز)، حمایت اجتماعی و آموزش مهارتهای فردی میتواند به مدیریت و درمان اضطراب جدایی در بزرگسالان کمک کند.
5- نوروفیدبک درمان غیر دارویی
تحقیقاتی در سال 2005 نشان داده است که داروهای ضد افسردگی و اضطراب تنها کمی بیشتر از دارونما در درمان این مشکلات مؤثر هستند.در این شرایط ممکن است نوروفیدبک جایگزینی برای درمانهای دارویی، ECT . این مقاله انجام نوروفیدبک برای درمان اختلالات اضطرابی بررسی می کند. لینک مقاله
https://doi.org/10.1007/s10804-005-7029-5
در تحقیقات دیگر اثر بخشی نوروفیدبک را با تست های روانشناسی مورد ارزیابی قرار داده اند.تست (SCL-90-R) بعد از 30 جلسه بیوفیدبک EEG در مدت سه ماه، کاهش علائم مرتبط با اضطراب را گزارش کردند.بعد از یکسال تست دوباره گرفته شد، نتایج SCL-90-R نشان داد که هیچ بازگشت اضطرابی وجود نداشته است. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نوروفیدبک درمان مؤثری برای اختلال اضطرابی بوده است. لینک مقالهhttps://doi.org/10.1016/j.sbspro.2011.10.021
با سنجش افسردگی بک و تست ارزیابی شدت اضطراب متوجه شدند که از پنجمین جلسه آموزشی نوروفیدبک میزان و شدت اضطراب کاهش پیدا کرد. لینک مقاله
تفاوت اضطراب جدایی در کودکان و بزرگسالان
مقایسه اضطراب جدایی در کودکان و بزرگسالان اهمیت زیادی دارد، زیرا اگرچه این اختلال معمولاً با کودکی مرتبط است، اما میتواند در بزرگسالی نیز ادامه یابد یا مجدداً ظاهر شود. درک تفاوتهای آن در سنین مختلف به تشخیص صحیح، پیشگیری از مشکلات طولانیمدت و انتخاب روش درمانی مناسب کمک میکند. در جدول زیر میتوانید تفاوت های این اختلال را در دو بازه رشدی کودکی و بزرگسالی مشاهده کنید.
ویژگیها | اضطراب جدایی در کودکان | اضطراب جدایی در بزرگسالان |
سن شروع | معمولاً در سنین ۶ ماهگی تا ۳ سالگی شایع است، اما در برخی کودکان ممکن است تا سنین مدرسه ادامه یابد. | معمولاً در دوران نوجوانی یا بزرگسالی شروع میشود و ممکن است از دوران کودکی ادامه یافته باشد. |
علائم اصلی | ترس از جدایی از والدین، گریه، چسبندگی بیش از حد، کابوسهای مربوط به جدایی، شکایات جسمانی (دلدرد، سردرد) هنگام جدایی. | اضطراب شدید هنگام جدایی از عزیزان، نگرانی مداوم از آسیبدیدن افراد نزدیک، مشکل در تمرکز بر کارها، اجتناب از سفر یا ترک خانه، علائم جسمانی (تپش قلب، تعریق، تهوع). |
علتهای شایع | دلبستگی ایمن یا ناایمن، تغییرات مهم در زندگی (مثل رفتن به مهدکودک، تغییر خانه)، تجربههای استرسزا. | رویدادهای آسیبزا در گذشته، وابستگی شدید عاطفی، تجربه فقدان، سبک دلبستگی اضطرابی. |
شدت تأثیر بر زندگی روزمره | ممکن است در عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودک اختلال ایجاد کند و باعث امتناع از مدرسه شود. | میتواند منجر به مشکلات شغلی، اجتماعی و در روابط عاطفی شود، بهویژه اگر فرد از ترک عزیزان خود اجتناب کند. |
درمانهای پیشنهادی | بازیدرمانی، رفتاردرمانی شناختی (CBT)، افزایش تدریجی تحمل جدایی، حمایت والدین. | رفتاردرمانی شناختی (CBT)، درمانهای مبتنی بر مواجهه، تکنیکهای تنظیم هیجان، در برخی موارد دارودرمانی. |
نتیجهگیری
در این مقاله، به بررسی جامع اختلال اضطراب جدایی در دو گروه سنی کودکان و بزرگسالان پرداختیم. در کودکان، اضطراب جدایی اغلب به عنوان یک واکنش طبیعی دیده میشود؛ اما زمانی که به حدی افراطی و مداوم شود، میتواند مانعی جدی در روند رشد و استقلال آنها ایجاد کند. از سوی دیگر، در بزرگسالان، اضطراب جدایی میتواند به عنوان بخشی از اختلالات اضطرابی یا الگوهای رفتاری ناسالم ظاهر شود و بر کیفیت زندگی فرد تأثیر منفی بگذارد. تشخیص به موقع و بهکارگیری راهکارهای درمانی مناسب از جمله رواندرمانی شناختی-رفتاری، آموزش مهارتهای فردی و در صورت لزوم، دارودرمانی، میتواند نقش بسزایی در بهبود وضعیت روانشناختی افراد ایفا کند.
با توجه به اهمیت تشخیص و مدیریت به موقع این اختلال، توصیه میشود والدین، معلمان و متخصصان سلامت روان به دقت علائم اختلال اضطراب جدایی را شناسایی کرده و در صورت لزوم به مراجعه به روانشناسان و روانپزشکان اقدام نمایند. این امر نه تنها به کاهش مشکلات روانی و عاطفی در کودکان و بزرگسالان کمک میکند، بلکه زمینهساز ایجاد روابط سالمتر و ارتقای کیفیت زندگی در طول مسیر رشد فردی خواهد بود.
سوالات متداول:
تفاوت اضطراب جدایی در کودکان و بزرگسالان چیست؟
در کودکان، اختلال اضطراب جدایی بهطور طبیعی آغاز میشود و در صورتی که بیش از حد و مداوم باشد به اختلال تبدیل میشود؛ در بزرگسالان میتواند بخشی از اختلالات اضطرابی گستردهتر یا الگوهای رفتاری ناسالم باشد.
چه زمانی باید به متخصص مراجعه کرد؟
اگر علائم برای مدت چهار هفته (در کودکان) یا شش ماه (در بزرگسالان) ادامه داشته و عملکرد روزمره را مختل کند، مراجعه به روانشناس توصیه میشود.
آیا اختلال اضطراب جدایی میتواند به اختلالات دیگر منجر شود؟
بله، در صورت عدم درمان مناسب ممکن است زمینهساز بروز افسردگی یا سایر اختلالات اضطرابی شو