بازتوانی شناختی
مشکلات پزشکی زیادی هستند که میتوانند بر روی مغز و عملکرد آن تاثیر بگذارند، مثل سکته مغزی، آسیبهای مغزی یا حتی دمانسیا (زوال عقل). این مشکلات میتوانند عملکرد ذهنی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهند، اما خوشبختانه، بازتوانی شناختی میتواند در این زمینه کمککننده باشد. بازتوانی شناختی به مجموعهای از تکنیکها و روشها گفته میشود که به فرد کمک میکند تا مهارتهای ذهنیاش را پس از آسیب دوباره به دست آورد و تقویت کند. هدف اصلی این درمانها، بازگرداندن و بهبود تواناییهای شناختی فرد است. در این مقاله از وبلاگ کلینیک نوین مشاوره، قصد داریم روشها و شیوههای مختلف بازتوانی شناختی را بررسی کنیم و به شما توضیح دهیم که چگونه میتوان از این روشها برای بهبود وضعیت ذهنی استفاده کرد.
درمان بازتوانی شناختی چیست؟
شاید تا حالا برایتان پیش آمده است که یکی از اطرافیانتان بعد از سکته مغزی یا حادثهی دیگری دچار فراموشی و مشکل در تمرکز شده باشد. بازتوانی شناختی دقیقاً برای چنین موقعیتهایی طراحی شده، یعنی مجموعهای از تمرینها و روشهای درمانی که به تقویت مهارتهای ذهنی مثل توجه، حافظه، سرعت پردازش و حل مسئله کمک میکند. وقتی این مهارتها بهتر شوند، فرد میتواند دوباره به زندگی عادیاش برگردد، رابطهی بهتری با دوستان و خانوادهاش برقرار کرده و در محیط کار نیز موفقتر باشد. حالا فرض کنید کسی که به خاطر بیماری یا آسیب مغزی دچار مشکل شده است، بخواهد مهارتهای ذهنیاش را دوباره برگرداند. در این مسیر، متخصصانی مثل روانشناس و درمانگر با تمرینهای خاصی به فرد یاد میدهند که چطور روشهای ذهنی جدید را یاد بگیرد و در زندگی روزمرهاش از آنها استفاده کند.
بازتوانی شناختی برای چه افرادی مناسب است؟
بر اساس توضیحات منتشر شده در وبسایت healthline، بازتوانی شناختی به درمان بسیاری از شرایطی که بر مغز تاثیر میگذارند کمک میکند. این درمان به ویژه در مورد آسیب مغزی تروماتیک و سکته مغزی کاربرد دارد. آسیب مغزی تروماتیک معمولاً بعد از تصادف یا ضربه به سر اتفاق میافتد. سکته مغزی زمانی رخ میدهد که خونرسانی به مغز متوقف یا قطع میشود.
مطالعات نشان دادهاند که تکنیکهای درمان بازتوانی شناختی در درمان بیماریهای دیگری که بر مغز اثر میگذارند نیز موثر هستند، از جمله:
- اختلال دوقطبی
- اسکیزوفرنی
- صرع
- پارکینسون
- آلزایمر
- دمانسیا
- اختلال نقص توجه/ بیشفعالی (ADHD)
- ام اس
- اضطراب
- افسردگی
- اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)
- اختلالات شناختی ناشی از سرطان
- اختلالات شناختی ناشی از جراحی مغز
چه اتفاقی در درمان بازتوانی شناختی رخ میدهد؟
تا حالا فکر کردهاید فردی که سکته مغزی کرده است، چطور میتواند دوباره قاشق دستش بگیرد؟ کاری که برای خیلی از ما بیزحمت و پیشافتاده است، برای او ممکن است نتیجه ماهها تلاش و تمرین باشد. وقتی مغز به خاطر بیماری یا آسیب دچار مشکل میشود، فقط قرص و دارو کافی نیست؛ بازتوانی شناختی هم بخشی از مسیر درمان است. در روند درمان بازتوانی شناختی، درمانگران و روانپزشکان تلاش میکنند با کمک روشها و ابزارهای مختلف تواناییهای ذهنی فرد را تقویت کنند. گاهی جلسات به صورت فردی یا گروهی، حضوری یا آنلاین برگزار میشود. نکته مهم این است که هیچ روش یکسانی برای همه وجود ندارد چون هر فرد شرایط خاص خودش را دارد، بنابراین برنامهی درمانی هم باید بر اساس همان ویژگیها باشد. معمولاٌ چند کارشناس با هم همکاری میکنند تا یک برنامهی کامل و دقیق برای بیمار آماده کنند. البته همیشه هم قرار نیست همه چیز مثل قبل شود. گاهی هدف اصلی درمان این است که فرد راههای تازهای یاد بگیرد و خودش را با شرایط جدید وفق دهد؛ نه اینکه دقیقاً به وضعیت قبل از آسیب برگردد. بازتوانی شناختی روی مهارتهای زیادی کار میکند. از جمله: حافظه، تمرکز، درک مفاهیم، مهارت حل مسئله، استدلال، برنامه ریزی، تصمیمگیری و مهارتهای ارتباطی.
در نهایت، بازتوانی شناختی کمک میکند فرد با تمرین و استفاده از راهکارهای مناسب، تواناییهای شناختی خود را دوباره به دست آورد. در ادامه، دربارهی روشها و اهداف درمان بازتوانی شناختی بیشتر صحبت میکنیم.
مراحل اصلی در بازتوانی شناختی
فرایند بازتوانی شناختی معمولاً در چهار مرحله اصلی انجام میشود. هر مرحله با هدف مشخصی طراحی شده تا به فرد کمک کند تواناییهای ذهنیاش را بازسازی یا جبران کند. در ادامه به این مراحل اشاره میکنیم.
- آموزش درباره آسیب و روند درمان: قبل از شروع هر مداخلهای نیاز است به فرد در مورد نوع آسیب مغزی، علائم و اهمیت درمان توضیح دهیم تا درک بهتری از فرایند درمان پیدا کند.
- تمرین تواناییهای شناختی: در این مرحله تمرکز بر تقویت عملکردهایی مانند حافظه، توجه، حل مسئله و تمرکز است. در این مرحله از تمرینهای تکرار شونده و هدفمند استفاده میشود.
- آموزش راهکارهای جبرانی: در این مرحله فرد یاد میگیرد چگونه با استفاده از تکنیکها و ابزارهایی مانند نوشتن و تنظیم زنگ هشدار، ناتوانیهای شناختی خود را جبران کند.
- تمرین فعالیتهای کاربردی: هدف این مرحله این است که فرد مهارتهایی که یاد گرفته است را در محیط واقعی زندگیاش به کار ببرد مثل خرید و آشپزی.
اهداف اصلی بازتوانی شناختی
درمان بازتوانی شناختی فقط بازیابی مهارتها نیست. گاهی هدف، سازگاری با شرایط جدید است؛ گاهی پیشگیری از وخامت و بدتر شدن. اهداف بازتوانی شناختی را میتوان در سه دسته جای داد:
- بازسازی: گاهی بعد از یک آسیب مغزی مهارتهایی که قبل از آن برایمان ساده و طبیعی بودند، کمرنگ یا ناپدید میشوند. مثلاً فردی که تا دیروز تمام کارهایش را با دقت و نظم انجام میداد، حالا حتی به خاطر سپردن کارهای ساده هم برایش سخت است. در این مواقع، درمانگر با طراحی تمرینهای خاص، به تقویت عملکرهایی مانند حافظه و تمرکز کمک میکند. این روش بر اساس اصل “انعطافپذیری مغز” کار میکند. انعطاف پذیری مغز به این معناست که مغز ما میتواند با تمرین و تکرار دوباره یاد بگیرد و مسیرهای عصبی جدیدی بسازد. دکتر نورمن دویچ در کتاب مغزی که خودش را تغییر میدهد مینویسد: «مغز میتواند بارها و بارها خود را بازآفرینی کند. بعد از یک آسیب میتواند خودش به درمان خودش بپردازد، با کسب تجربه قادر است خود را رشد دهد و حتی میتواند توان فیزیکی شما را عوض کند. این کتاب نمایشدهنده انعطافپذیری خیرهکننده مغز است. این که چطور یک عضو از بدن میتواند خودش را به وجود بیاورد، توسعه دهد، به آسیب واکنش بدهد و خودش را تهییج کند، چیزی که باعث میشود ما به عنوان انسان بتوانیم تا این اندازه خود را با شرایط وفق بدهیم.
- جبران: گاهی تواناییهای فرد به طور کامل نمیتواند به حالت طبیعی برگردد. در این مواقع، راهکارهایی برای جبران ناتوانیهای شناختی به فرد داده میشود. با استفاده از ابزارهایی مانند گوشی، تقویم و زنگ هشدار فرد یاد میگیرد چگونه با محدودیتهای خود کنار بیاید.
- حفظ و نگهداری: برای کسانی که ممکن است به مرور دچار ضعف ذهنی شوند، مانند سالمندان، هدف اصلی این است که تواناییهای فعلی ذهنی آنها حفظ شود. بازیهای فکری و شرکت در جمعهای دوستانه و خانوادگی، میتوانند به فعال ماندن ذهن کمک کند و روند افت تواناییها را آهستهتر کند.
انواع تکنیکها و ابزارهای درمانی در بازتوانی شناختی
بازتوانی شناختی مثل جعبه ابزاری متنوع است که درمانگران با توجه به نیاز هر فرد، ابزار مناسب را از آن برمیدارند.این تکنیکها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: تمرینهای شناختی پایه، تکنولوژی و مداخلات تخصصی.
- تمرین های شناختی پایه: این تمرینها شبیه ورزش ذهناند؛ هر کدام بخشی از مغز را هدف میگیرند تا دوباره جان بگیرد. در ادامه به این تمرینات بیشتر میپردازیم.
- تمرینهای حافظه: مانند به خاطر سپردن فهرست کلمات، تصاویر یا جملات.
- تمرین های توجه و تمرکز: پیدا کردن تفاوت بین تصاویر، برای تقویت تمرکز.
- تمرینهای حل مسئله و استدلال: تمرینهایی برای تحلیل مسائل، تقویت تفکر انتقادی و پیدا کردن راهحل.
- تمرینهای دیداری- فضایی: تمریناتی برای تقویت توانایی جهتیابی و درک فضا، مثل چیدمان اشیاء.
- تمرینهای عملکرد اجرایی: تمرکز بر مهارتهایی مثل برنامهریزی، کنترل رفتار و مدیریت زمان.
- تمرینهای زبان و ارتباط: این تمرین مخصوص کسانی است که در اثر سکته مغزی، گفتار یا نوشتارشان آسیب دیده است؛ مثل درک مطلب و یادآوری واژهها.
- تکنولوژی و مداخلات تخصصی: این روشها اغلب از ابزارها و فناوریهای پیشرفته استفاده میکنند، مانند:
- نوروفیدبک: نوروفیدبک مثل آینهای برای مغز کار میکند؛ به شما نشان میدهد که مغزتان دقیقاً چه میکند و چطور میتوانید آن را تغییر دهید. مثل نوازنده ویولنی که سعی میکند با شنیدن صدای سازش نت درست را پیدا کند، بیمار هم با دیدن امواج مغزش سعی میکند آنها را به حالت درست برگرداند.
- آموزش پردازش توجه: این روش به تقویت پنج نوع توجه کمک میکند: پایدار، متناوب، متمرکز، انتخابی و تقسیم شده. در این روش، تمریناتی برای تمرکز و جلوگیری از حواسپرتی به فرد داده میشود.
- یادگیری به کمک رایانه (واقعیت مجازی): بازیها و اپلیکیشنهایی که مغز را به چالش میکشند؛ این روشها هم آموزنده هستند و هم سرگرمکننده، و باعث میشود فرد با انگیزهی بیشتری تمرین کند.
- وسایل کمکی: میتوانیم از انواع مختلف ابزارهای کمکی برای جبران تواناییهایی که از دست رفتهاند استفاده کنیم، مثل: اپلیکشنهای موبایل یادآور و تقویمهای دیجیتال. همه کمک میکنند ذهن از زمین بلند شود و دوباره راه رفتن را یاد بگیرد.
مزایای بازتوانی شناختی
بازتوانی شناختی با بهبود تواناییهای شناختی، به افراد کمک میکند تا کارهای روزمره را بهتر انجام دهند. این درمان باعث میشود شخص:
- تصمیمهای بهتری بگیرد.
- در محل کار کارایی بالاتری داشته باشد.
- با دیگران ارتباط بهتری برقرار کند.
- توانایی بهتری در صحبت کردن و نوشتن پیدا کند.
- استقلال بیشتری داشته باشد.
- بتواند چند کار را همزمان انجام دهد.
تحقیقات نشان دادهاند که درمان بازتوانی شناختی برای افراد مبتلا به ام اس(MS) تاثیرات مثبتی داشته است. این درمان میتواند به بیماران کمک کند درک بهتری از بیماریشان داشته باشند و همینطور اعتماد به نفس بیشتری به دست آورند.
چالشهای بازتوانی شناختی
مسیر بهبودی بعد از آسیب مغزی برای فرد و اطرافیانش میتواند سخت و پیچیده باشد. بازتوانی شناختی نقش اصلی را در این فرایند دارد و هدف آن کمک به بیمار است تا بتواند مهارتهای خود را بازسازی یا جبران کند. اما این مسیر بدون چالش و مشکل نیست. در ادامه به برخی از چالشهایی که اشخاص ممکن است در این مسیر تجربه کنند میپردازیم.
- چالشهای جسمی: یکی از چالشهای اصلی در بازتوانی پس از آسیب مغزی، مقابله با ناتوانیهای جسمی است. پس از آسیب به مغز فرد ممکن است با مشکلات جسمی روبهرو شود مثل؛ فلج، مشکلات هماهنگی و مسائل مربوط به تعادل. غلبه بر این مشکلات نیاز به ترکیبی از فیزیوتراپ، کاردرمانی یا دستگاههای کمکی دارد.
- چالشهای شناختی: آسیبهای مغزی میتوانند بر عملکرد شناختی افراد تاثیر بگذارند و مشکلاتی در حافظه، توجه و حل مسئله آنها ایجاد کنند. بازتوانی شناختی به بهتر شدن این مهارتها کمک میکند، اما این فرایند به صبوری و تحمل بیمار نیاز دارد.
- چالشهای روانی: از دیگر چالشهای این مسیر، چالش روانی و عاطفی است. برای فرد سازگار شدن با شرایط جدید ممکن است سخت و دردناک باشد. او ممکن است افسرده یا مضطرب شود و این مسئله ممکن است شرایط را سختتر کند. چون بیمار امید یا انگیزهای برای ادامه دادن ندارد. رواندرمانی و گروههای حمایتی در این مورد میتوانند به شخص کمک کنند.
- چالشهای اجتماعی: از دیگر چالشها، چالشهای اجتماعی است. ممکن است بیمار در برقراری ارتباط دوباره با خانواده و دوستانش دچار مشکل شود یا نتواند دوباره به محل کار یا مدرسهاش برود. این تجربه ممکن است باعث احساس تنهایی و انزوا در او شود. آموزش مهارتهای اجتماعی میتواند به فرد کمک کند از پس از این چالش برآید.
- چالشهای مالی: هزینهی بازتوانی ممکن است برای فرد و خانوادهاش سنگین باشد. خوشبختانه، مراکز دولتی و بیمه وجود دارند که میتوانند بخشی از مشکلات مالیاش را کم کنند.
- نقش خانواده و اطرافیان: حمایت خانواده و اطرافیان لازم و ضروری است. نه تنها از نظر عاطفی از فرد حمایت میکنند بلکه در انجام تکالیف و تمرینات درمانی هم میتوانند به او کمک کنند.
- پذیرفتن شرایط جدید: گاهی برای افراد سخت است که شرایط جدید را بپذیرند. ممکن است تا مدتها این شرایط را انکار کنند یا حتی عصبانی باشند که چرا آنها؟ چرا آنها باید این مشکل را تجربه کنند. ممکن است ناامید شوند یا حتی خودشان را به خاطر این اتفاق سرزنش کنند. اگر شخص بتواند با شرایط جدیدی که دارد که میدانیم سخت است، سازگار شود و اهداف خود را دوباره تعریف کند، شاید بتوانیم امیدوار باشم که زندگی معنادار و رضایتبخشی داشته باشد.
سوالات رایج در مورد بازتوانی شناختی
در این بخش، به برخی از سوالات رایج در مورد بازتوانی شناختی پاسخ میدهیم:
مدت زمان بازتوانی شناختی چقدر است؟
مدت زمان بازتوانی شناختی برای هر فرد متفاوت است و به عوامل مختلفی مانند وضعیت جسمی، نوع آسیب و نیازهای شخصی بستگی دارد. در بسیاری از موارد، این دوره درمانی بین 3 تا 6 ماه طول میکشد. پیش از آغاز درمان، عملکرد شناختی فرد از طریق آزمونهای استاندارد ارزیابی میشود و پس از اتمام درمان، ارزیابی مجددی صورت میگیرد تا میزان پیشرفت مشخص شود.
تفاوت بین بازتوانی شناختی و رفتاردرمانی شناختی چیست؟
هدف بازتوانی شناختی بهبود عملکردهای شناختی بعد از آسیبهای مغزی است، مانند مشکلاتی که پس از سکته مغزی ایجاد میشود. در حالی که رفتاردرمانی شناختی بیشتر بر روی تغییر الگوهای فکری و بهبود سلامت روان تمرکز دارد.
آیا بازتوانی شناختی دردناک است؟
خیر، بازتوانی شناختی یک درمان غیرتهاجمی است که شامل تمرینات ذهنی میشود و معمولاً با درد یا ناراحتی همراه نیست. این روش به تقویت و بهبود مهارتهای شناختی فرد کمک میکند بدون آن که نیاز به جراحی یا مداخله فیزیکی داشته باشد.
آیا بازتوانی شناختی بعد از سکته مغزی مؤثر است؟
بله، این درمان میتواند برای افرادی که سکته مغزی را تجربه کردهاند خیلی مفید باشد. بازتوانی شناختی به این اشخاص کمک میکند تا مهارتهایی مثل حافظه، توجه و تمرکز را بازسازی کرده و تواناییهای زبانی خود را تقویت کنند.
آیا بازتوانی شناختی برای افرادی که آسیب مغزی تروماتیک دیدهاند نیز مؤثر است؟
بله، بازتوانی شناختی برای افرادی که آسیبهای مغزی تروماتیک دارند نیز کارآیی دارد. این درمان به بهبود مشکلات شناختی و تقویت تواناییهای ذهنی این بیماران کمک میکند.
اهداف اصلی بازتوانی شناختی چیست؟
اهداف بازتوانی شناختی شامل بهبود کیفیت زندگی، بازگشت به فعالیتهای روزمره همچون کار و تحصیل، و تقویت مهارتهای شناختی مانند توجه، حافظه و حل مسئله است.
آیا بازتوانی شناختی میتواند حافظه را تقویت کند؟
بله، تمرینات بازتوانی شناختی به طور ویژه برای تقویت حافظه طراحی شدهاند و میتوانند به فرد کمک کنند تا این توانایی ذهنی را بهبود بخشند.
جمع بندی
بازتوانی شناختی ابزاری موثر برای بهبود عملکرد شناختی افرادی است که آسیب مغزی، سکته مغزی یا بیماری دیگری را تجربه کردهاند. این درمان شامل تکنیکها و روشهای مختلفی است که برای بازگرداندن تواناییهای شناختی از دست رفته فرد طراحی شدهاند. با وجود اینکه بازتوانی شناختی نیاز به صبر و زمان دارد، اما با حمایت متخصصان و پیگیری برنامههای درمانی، افراد میتوانند به نتایج مثبتی دست یابند. انتخاب درمانگر مناسب و شروع درمان در زمان مناسب، میتواند تاثیر زیادی در فرایند بهبودی داشته باشد. اگر خودتان و یا اطرافیانتان نیاز به بازتوانی شناختی دارید، میتوانید از کمک متخصصان سلامت روان کلینیک نوین مشاوره بهرهمند شوید.
منابع:
https://neuroinjurycare.com/cognitive-rehab-therapy-for-traumatic-brain-injury/
https://thehartmancenter.com/how-long-does-cognitive-remediation-therapy-typically-last/
https://www.happyneuronpro.com/en/info/what-are-cognitive-rehabilitation-exercises/
https://www.healthline.com/health/mental-health/cognitive-rehabilitation#takeaway